OKR يا اهداف و نتايج كليدی به یکی از موثرترین روشهای تعیین هدف در كسب و كارها تبدیل شده است. بسیاری از شرکتها در صنایع مختلف از OKR استفاده میكنند و از مزایای متعدد آن بهرهمند میشوند. بسیاری از شرکتهای مطرح و شناخته شده مانند گوگل و مایکروسافت از OKR برای تعريف اهداف بلند پروازانه و دستیابی به آنها استفاده میکنند. اما سوال اینجاست که چگونه این کار را انجام میشود؟
اگر میخواهید از مزایای پياده سازی OKR در تجارت خود بهرهمند شوید ابتدا باید یاد بگیرید که چگونه OKRهای خود را به درستی تعريف كنيد و بنویسید. در این پست ما در مورد چگونگی نوشتن OKRهای كارآمد با چند نکته ساده بحث خواهیم کرد. با تعریفی مختصر از OKR شروع میکنیم.
OKR چيست؟
OKR مخفف اهداف و نتایج کلیدی (Objectives and Key Results) میباشد. OKR یک روش تعیین هدف و ردیابی موثر است که توسط افراد و تیمها برای تعیین اهداف چالش برانگیز و بلند پروازانه با نتایج کلیدی قابل اندازهگیری استفاده میشود. اين روش به سازمانها کمک میکند تا اهداف خود را تعريف كنند، برای هر هدف چندين نتيجه كليدی تعيين كنند و سپس ميزان پيشرفت اهداف را در همه سطوح سازمان ردیابی کنند. نکتهای که باید بسیار به آن توجه کنید نوشتن اهداف و نتایج کلیدی صحیح و كارآمد است. اگر تمامی اهداف و نتایج کلیدی را به درستی تعریف نکنید، نمیتوانيد به طور كامل از مزايای OKR بهرهمند شويد.
نوشتن اهداف (Objectives) كارآمد
به بيان ساده، اهداف همان چیزهایی هستند که شما میخواهید به آنها برسید. کار نوشتن اهداف را خیلی پیچیده نکنید، از خود بپرسید چه چيزی را میخواهيد بدست آوريد و پاسخ همان هدف شما خواهد بود. همچنین اهداف شما باید دارای برخی ویژگیها باشند تا بتوان گفت كه به درستی تعریف شدهاند.
اهداف بايد:
- قابل توجه باشند.
- قابليت اجرا داشته باشند
- الهام بخش باشند.
- بلند پروازانه تعريف شوند.
اينها مهمترين ويژگیهای objectiveها هستند. رسيدن به هدفها نبايد خيلی راحت و يا نشدنی باشد. اهدافی تعريف كنيد كه در عين بلندپروازانه و الهام بخش بودن، قابليت اجرا نيز داشته باشند و رسيدن به آنها غير ممكن نباشد. شما میتوانید در هر دوره 3 تا 5 هدف داشته باشید.
نوشتن نتايج كليدی (Key Results) كارآمد
همانطور که قبلا ذکر شد، نتایج کلیدی به شما کمک میکنند تا پیشرفت خود را در جهت رسيدن به اهداف تعیین شده ردیابی و کنترل کنید. به زبان ساده، نتایج کلیدی نظارت میکنند که چگونه میتوانید به هدف برسید. از خود بپرسید چگونه میخواهید به یک هدف خاص برسید؟ چه کاری باید انجام دهید تا به آن هدف برسيد؟ پاسخ شما همان نتایج کلیدی خواهد بود. نتایج کلیدی مانند اهداف دارای برخی ویژگیها هستند. اين ويژگیها عبارتند از:
- نتايج كليدی بايد قابل اندازه گیری باشند.
- محدود به زمان باشند.
- مشخص و واضح باشند.
- واقعبينانه باشند.
- قابل تاييد باشند.
برای هر هدف شما میتوانيد 3 تا 5 نتيجه كليدی تعريف كنيد.
شما می توانید این پست را بخوانید تا با اشتباهات رایج در نوشتن OKR و نحوه جلوگیری از آنها آشنا شوید.
مثالی برای درک بهتر OKR:
برای درک بهتر OKR به مثال زير توجه كنيد:
فرض كنيد فردی قصد دارد در مدت 3 ماه، 15 كيلوگرم وزن كم كند و میخواهد اين هدف را با روش OKR تعريف كند. پس هدف يا Objective او كاهش 15 كيلوگرمی وزن در 3 ماه میباشد. حالا بايد نتايج كليدی را برای این هدف مشخص كند. اين فرد تصميم دارد از رژيم و ورزش برای كم كردن وزن استفاده كند. بنابراين OKR به صورت زير نوشته میشود:
هدف: كاهش 15 كيلوگرمی وزن در يك دوره 3 ماهه
نتيجه كليدی 1: 45 دقيقه پياده روی سريع در هر روز
نتيجه كليدی 2: انجام دادن ورزش كارديو، 3 روز در هفته به مدت 1 ساعت
نتيجه كليدی 3: گرفتن رژیم کتوژنیک به مدت 3 ماه
به محض شروع كردن دوره، اين فرد میتواند با بررسی و ردیابی عملكرد خود در نتايج كليدی، بفهمد كه آيا در راه رسيدن به هدف اصلی خود قرار دارد يا خير.
استفاده از روش OKR در كسب و كار شما، اين امكان را برایتان فراهم میكند كه با هدف گذاری بهينه و صحيح، به سمت دستیابی به موفقیتی که مدتها برای آن برنامهريزی كردهايد پيش برويد.